صبح نو نوشت: دیدار شامگاه گذشته در کاخ سفید میان «دونالد ترامپ» و «ولودیمیر زلنسکی» به همراه سران کشورهای اروپایی، برخلاف ملاقات قبلی در فوریه 2025 که با مشاجره تند و پایان تحقیرآمیز برای زلنسکی همراه شد، این بار فضای گفتوگو آرامتر و صمیمیتر گزارش شد. ترامپ پس از این نشست چندجانبه با زلنسکی، رییس کمیسیون اروپا، دبیرکل ناتو و رهبران انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و فنلاند، از نتایج آن ابراز رضایت کرد و آن را «بسیار موفقیتآمیز» خواند. حتی شوخیها و لبخندهای کوچک بین رهبران - از جمله کنایه یک خبرنگار آمریکایی به کت وشلوار پوشیدن زلنسکی و پاسخ طنزآمیز او به ترامپ - نشان داد که تنشهای گذشته فروکش کرده است، اما پشت این ظاهر آشتیجویانه، نشانههای روشنی از ادامه رفتار تحقیرآمیز ترامپ با اروپاییها دیده میشود؛ رفتاری که با افزایش وابستگی اروپا به واشنگتن در سایه جنگ اوکراین، برای آمریکا پرمنفعت بوده است. تقابل فوریه 2025: مشاجره و تحقیر زلنسکی آخرین دیدار ترامپ و زلنسکی پیش از این، در اسفند 1403 (فوریه 2025) رخ داد و با درگیری لفظی شدید پایان یافت. در آن دیدار، ترامپ و معاونش «جیدی ونس» رییسجمهور اوکراین را به ناسپاسی متهم کردند و مدعی شدند که او با ادامه جنگ «قمار با خطر جنگ جهانی سوم» میکند. زلنسکی نیز با عصبانیت پاسخ داد که نمیتوان با پوتین سازش کرد. این جدال به قدری بالا گرفت که مراسم امضای توافق معدنی برنامهریزیشده لغو شد و نشست زودتر از موعد خاتمه یافت. ترامپ حتی کنفرانس خبری مشترک را لغو کرد و زلنسکی را بدون صرف ناهار روانه کشورش نمود و اعلام کرد تا زمانی که رییسجمهور اوکراین «آماده صلح» نباشد، نباید به واشنگتن بازگردد. همچنین کمکهای نظامی آمریکا به اوکراین در آن مقطع بهطور موقت تعلیق شد.این پایان تحقیرآمیز - که با سرخورده شدن زلنسکی و دلخوری اروپاییها همراه بود - فضای روابط ترامپ با اوکراین و متحدانش را به شدت متشنج کرد. دیدار دوشنبهشب: از تنش تا تفاهم ظاهری دیدار تازه ترامپ با زلنسکی در 27 مرداد 1404 (18 اوت 2025) صحنه تغییر آشکار لحن و تاکتیک بود. اینبار، ترامپ به جای تندی و اخراج میهمان، با آغوش باز از زلنسکی استقبال کرد و حتی پیش از مذاکرات، عکس یادگاری دستهجمعی با او و رهبران اروپایی گرفت. در ابتدای نشست، زلنسکی از واشنگتن بابت «میانجیگری» میان مسکو و کییف تشکر و افشا کرد که همسرش نامهای به ملانیا ترامپ نوشته است. حرکتی سمبلیک که نشان میداد او اینبار برای دلجویی و جلب نظر ترامپ گام برمیدارد. ترامپ نیز در پاسخ لحنی مثبتتر داشت. وی تأکید کرد که اگر همه چیز خوب پیش برود، برگزاری نشست سهجانبه با پوتین و زلنسکی ممکن خواهد شد که «شانس صلح بسیار بالا میرود.» برخلاف دفعه قبل، رییسجمهور آمریکا تصریح کرد هرگز قطع حمایت نظامی از اوکراین را اعلام نخواهد کرد و اذعان کرد که «روزانه افراد بسیاری کشته میشوند... ما میخواهیم جنگ برای هر دو طرف به خوبی پایان یابد.» حتی در خلال این دیدار، شوخیهای دوستانه نیز ردوبدل شد؛ از جمله وقتی خبرنگاری با طعنه به زلنسکی گفت: «با کتوشلوار بهتر به نظر میرسید»، زلنسکی خندید و پاسخ داد: «من لباسم را عوض کردم، ولی ترامپ همان کتوشلوار قبلی را پوشیده است.» - عبارتی که به تنشهای قبلی درباره ظاهر غیررسمی او اشاره داشت. این فضای به ظاهر صمیمانه حاکی از آن بود که هر دو طرف از تنشهای بیحاصل پیشین درس گرفته و آماده معاملهاند. از دید ترامپ، این روز «بسیار موفق» توصیف شد و او تصریح کرد: «هدف ما تلاش برای پایان جنگ و کشتار است. گفتوگوهای مهمی داشتیم... شاید گفتوگوی خیلی خوبی با پوتین داشته باشم و بعد دیدار سهجانبه برگزار کنیم تا از شر جنگ خلاص شویم.» به گفته ترامپ، ظرف یکی دو هفته آینده روشن خواهد شد که آیا میتوان صلح را محقق کرد یا این نبرد وحشتناک ادامه خواهد یافت. رییسجمهور اوکراین تأکید کرد که برای برگزاری نشست سهجانبه با روسیه آمادگی کامل دارد. در مجموع، فضای دیدار مرداد 1404 کاملا با فوریه 2025 متفاوت بود؛ صدای فریادی بلند نشد و به نظر میرسید همه از بر زبان آوردن واژه «صلح» خرسندند، اما سوال اساسی این است که این تغییر لحن چرا و چگونه رخ داد - و تا چه حد برای اروپاییها گران تمام شد؟ وابستگی فزاینده اروپا؛ برگ برنده آمریکا یکی از پاسخها را باید در افزایش وابستگی اروپا به آمریکا در طول جنگ اوکراین جستوجو کرد. جنگی که کرملین علیه اوکراین آغاز کرد، اگرچه اروپا را در ظاهر متحد و همصدا با واشنگتن کرد، اما در باطن، وابستگی راهبردی اروپا به آمریکا را تشدید کرد. قطع یا کاهش واردات گاز روسیه، اروپا را محتاج گاز مایع آمریکا ساخت و انباشت هزینههای نظامی، نیاز آنها به حمایت تسلیحاتی واشنگتن را بیش از پیش عیان کرد. به بیان دیگر، ترامپ، اروپاییها را در خط مقدم مقابله با روسیه قرار میدهد، درحالیکه خود نقش پشتیبان را - آن هم به شرط «قدرشناسی» طرفین - بازی میکند. این رویکرد در اظهارات خود اروپاییها هم منعکس شد. برای نمونه، صدراعظم آلمان (فریدریش مرتس) اذعان کرد که ترامپ راه را برای اروپا باز کرده تا به صلح برسد، هرچند تأکید داشت بدون آتشبس نمیتوان مذاکرات بعدی را متصور شد. نخستوزیر ایتالیا (احتمالا جورجیا ملونی) حتی روشنتر سخن گفت و اظهارکرد که پس از سه سال و نیم جنگ، اکنون روسها تمایل به مذاکره نشان میدهند و «این را مدیون ترامپ هستیم.» چنین جملاتی به خوبی نشان میدهد که سران اروپا چارهای جز تمجید از نقشآفرینی واشنگتن ندارند، چراکه سرنوشت جنگ و صلح اروپا به تصمیمات کاخ سفید گره خورده است. نخستوزیر انگلیس (کییر استارمر) نیز روز دیدار تصریح کرد: «امروز روزی تاریخی برای اوکراین و اروپا است... وقتی آمریکا کنار ما باشد، میتوانیم گام بزرگی به پیش برداریم.» دبیرکل ناتو (مارک روته) هم ضمن قدردانی از ترامپ، طرح او برای ارائه ضمانتهای امنیتی به اوکراین را یک «پیشرفت بزرگ» خواند. بدین ترتیب، از سخنان مقامات اروپا چنین برمیآید که واشنگتن اکنون در قامت منجی و تعیینکننده امنیت اروپا ظاهر شده و اروپا عملا در موضع نیازمند و وامدار قرار گرفته است. چینش تحقیرآمیز: کدخدا و رعیتهایش فراتر از محتوای مذاکرات، حاشیههای این دیدار نیز پیامی گویا در بر داشت. تصویر منتشرشده از جلسه ترامپ با سران اروپایی در کاخ سفید به سرعت در فضای مجازی پربازدید شد و کاربران شبکههای اجتماعی به نحوه نشستن و ژست ترامپ در برابر سایر رهبران پرداختند. در این عکس، ترامپ تکوتنها پشت یک میز بزرگ در مرکز نشسته و دیگر رهبران با فاصله دورتادور او حلقه زدهاند؛ صحنهای که یکی از کاربران آن را به «رابطه کدخدا و اهالی ده» تشبیه کرد. تعبیر طنزآمیز «کدخدا وسط، رعیت دور تا دور» بازتاب گستردهای یافت و نشان داد بسیاری این چینش صندلیها را تحقیرآمیز میدانند. گویی ترامپ خود را سالار و بزرگتر جلسه میدید و متحدان اروپایی در حاشیه قرار داشتند. ژست ترامپ و طرز نشستن او نسبت به بقیه سران، «حاکی از خودبزرگبینی و نگاه اربابمآبانه است که در جهان سیاست بیسابقه مینماید.» در واقع این چیدمان غیرمتعارف - که برخلاف اصول دیپلماتیک معمول به نظر میرسد - پیام نمادینی داشت: ترامپ میخواهد نشان دهد او فرمانده این ائتلاف است و اروپاییها زیردستانی بیش نیستند. این نمایش قدرت اتفاقی نبوده است. ترامپ در چهار سال نخست ریاستجمهوریاش نیز بارها چنین رفتاری را ابراز کرد: از تنه زدن به نخستوزیر مونتهنگرو برای جلو افتادن در عکس دستهجمعی ناتو گرفته تا سرزنش علنی امانوئل ماکرون بابت سهم کم بودجه دفاعیشان. او اتحادیه اروپا را در حوزه تجارت «دشمن» خطاب کرده و ناتو را «منسوخ» نامیده بود. این سابقه نشان میدهد تحقیر دوستان و دشمنان برای ترامپ تفاوتی ندارد؛ او خود را کدخدای دهکده جهانی میپندارد و دیگران را ملزم به تمکین. اکنون نیز در دور دوم ریاستجمهوریاش (2025) همان الگوی رفتاری ادامه یافته است. اگرچه اینبار در ظاهر با لبخند و عکس یادگاری همراه شد، اما در اصل اروپاییها بار دیگر شأنی فرودست در برابر واشنگتن پیدا کردند. یکی از نمودهای آن، پذیرفتن شروط آمریکا بدون چانهزنی است: اروپاییها در این نشست نه درباره حمایت بیقیدوشرط آمریکا، بلکه درباره تأمین ضمانتهای امنیتی توسط خودشان بحث کردند و پذیرفتند که نقش خط مقدم را ایفا کنند. چنین رویکردی از سوی برخی تحلیلگران به معنای ادامه سیاست تحقیر تعبیر شد؛ سیاستی که طی آن آمریکا برای نزدیکترین متحدانش هم ارزشی قائل نیست و هرگاه اقتضا کند، آنان را زیر پا میگذارد. صلح به چه قیمت؟ با همه این اوصاف، مذاکرات کاخ سفید دستاوردهایی مشخص نیز داشت که نمیتوان از نظر دور داشت. مهمترین نتیجه، توافق ضمنی همه طرفها بر سر چارچوب کلی صلح بود. ترامپ اعلام کرد که به دنبال توافق نهایی صلح میان روسیه و اوکراین است و حتی از مطالبه قبلی خود برای آتشبس فوری عقبنشینی کرد تا با موضع مسکو (ترجیح صلح جامع بر آتشبس موقت) همسو شود. گفته شد که پوتین در دیدار چند روز قبل خود با ترامپ در آلاسکا، با اصل ارائه «ضمانتهای امنیتی» به اوکراین پس از صلح موافقت کرده است امتیازی کمسابقه که به تعبیر مقامات آمریکایی «بازی را تغییر میدهد.» از سوی دیگر، صحبت از بحث تبادل اراضی برای پایان جنگ به میان آمد. ترامپ فاش کرد که در جلسه خصوصی با زلنسکی درباره احتمال مصالحه ارضی صحبت شده است. همچنین همه طرفها توافق کردند ضمانتهای امنیتی قوی برای اوکراین تدارک ببینند که احتمالا به شکل پیمانی مشابه ماده 5 ناتو باشد. ترامپ مدعی شد «فکر میکردم پایان دادن به جنگ اوکراین آسان باشد، اما اصلا آسان نیست.» و تأکید کرد زلنسکی و پوتین هر دو خواهان پایان جنگاند و «تمام جهان از این جنگ خسته شده است.» او خود را مرد صلح جلوه داد و گفت: «به بسیاری از جنگها پایان دادم... به این جنگ نیز پایان خواهیم داد.» از سوی دیگر، زلنسکی نیز با لحنی مسالمتجویانه اطمینان داد که اوکراین صرفا به «صلحی عادلانه و پایدار» میاندیشد و حتی درباره برگزاری انتخابات پس از پایان جنگ اعلام آمادگی کرد. برای نخستینبار، رییسجمهور اوکراین از برنامه جدید ناتو که به اعضا اجازه خرید تسلیحات آمریکایی و ارسال به اوکراین را میدهد استقبال کرد و با صراحت گفت: «از اروپا سپاسگزاریم، آنها هزینه این کار را میپردازند.» این جمله درعینحال که واقعیتی اقتصادی را بیان میکرد (پرداخت هزینه جنگ توسط اروپاییها) بهطور ضمنی نشان میداد که اوکراین و آمریکا انتظار دارند اروپا همچنان کیسه پول این منازعه باشد. ترامپ نیز از این طرح تمجید کرد، چراکه به معنی آن است که ایالات متحده مستقیما چیزی به اوکراین «هدیه نمیدهد»، بلکه تجهیزات خود را میفروشد. برآیند این توافقات - هرچند هنوز روی کاغذ - برای واشنگتن بسیار مطلوب به نظر میرسد: جنگ متوقف شود یا نه، آمریکا در هر صورت نقش ناجی صلح را ایفا کرده، از فشار هزینههای مستقیم جنگ کاسته، سلاحهایش را فروخته و نفوذش بر اروپا افزایش یافته است. اروپا در جایگاه مستعمره؟ مقامات اروپایی به ظاهر با احتیاطی توأم با خوشبینی از نتایج گفتوگوهای کاخ سفید استقبال کردند. «تحسین همراه با تردید» خلاصهای بود که رسانهها برای واکنش رهبران اروپا به کار بردند. آنها از ترامپ بهخاطر تعهدش به تضمینهای امنیتی اوکراین تمجید کرده و احتمال برقراری یک آتشبس موقت را - هرچند با شک و تردید - مردود ندانستند. با این همه، در پس لبخندهای دیپلماتیک، اروپاییها نیک میدانند که بهای سنگینی برای این صلح احتمالی پرداختهاند: آنان مجبور شدند عملا در برابر خواستههای واشنگتن سر فرود آورند و نقش درجهدوی خود را در معادله امنیتی بپذیرند. دیدار اخیر - علیرغم همه دستاوردهای ادعایی برای صلح – یکبار دیگر موقعیت متزلزل اروپا در نظام بینالملل را عیان ساخت. ترامپ موفق شد بدون دادن امتیاز خاصی، همراهی و تمجید اروپاییها را کسب کند و آنها را وادار سازد مسئولیت اصلی تأمین امنیت اوکراین و هزینههای آن را بپذیرند. از منظر منتقدان اروپایی، این معاملهای است که بهای آن کاهش استقلال سیاسی و تحقیر بلندمدت اروپا خواهد بود. شاید صلح موعود در اوکراین نزدیک باشد، اما نحوه رفتار ترامپ با سران اروپا نشان داد که کرامت و وزن سیاسی آنان در خانه کدخدا تا چه حد نازل است. |