به گزارش پارسینه به نقل از زومیت، هر هفته بیش از 18 میلیارد پیام به ChatGPT ارسال می شود. تنها در سه سال، 10 درصد جمعیت جهان از این چت بات استفاده کرده اند؛ سرعتی که کل اینترنت برای رسیدن به آن به بیش از یک دهه زمان نیاز داشت. از هر 10 انسان روی کره ی زمین، یک نفر به صورت هفتگی از ChatGPT استفاده می کند. به عبارت دیگر، 800 میلیون نفر هر هفته با ChatGPT کار می کنند. با وجود این پذیرش برق آسا، تاکنون اطلاعات کمی در مورد اینکه مردم دقیقاً چگونه از هوش مصنوعی استفاده می کنند، در دسترس بود. Finantional Times روزنامه ی فایننشال تایمز در گزارشی اختصاصی با بررسی فعالیت های دقیق شرکت های بزرگ هوش مصنوعی، اعلام کرد که این فناوری به یک دستیار دیجیتال جهانی برای تقریباً همه چیز، از تکالیف مدرسه و مشاوره ی روابط عاطفی گرفته تا فهرست خرید، تبدیل شده است. جالب ترین بخش این گزارش، دسته بندی موضوعات مورد پرسش کاربران از ChatGPT است. راهنمایی های عملی مانند آموزش و تدریس با 10 درصد از کل پیام ها، بزرگ ترین سهم را به خود اختصاص داده اند و پس از آن، وظایف نوشتاری مانند ویرایش، نقد متن و ترجمه قرار دارند. جست وجو برای اطلاعات سریع ترین رشد را در یک سال گذشته داشت و کاربران اکنون به طور منظم برای یافتن دستور پخت غذا، محصولات، افراد و رویدادهای جاری از هوش مصنوعی به خصوص ChatGPT استفاده می کنند که این امر یک تهدید مستقیم برای موتورهای جست وجوی سنتی محسوب می شود. در مقابل، جست وجو برای کمک های فنی مانند برنامه نویسی به نصف کاهش یافته؛ چون بسیاری از شرکت ها این ابزارها را مستقیماً در سیستم های خود ادغام کرده اند. رانی چاترجی، اقتصاددان ارشد OpenAI، می گوید این یافته ها نشان می دهد که ChatGPT عمدتاً برای پشتیبانی در تصمیم گیری به کار می رود و استفاده های غیرکاری اکنون به بیش از 70 درصد از کل پیام ها رسیده است. او پیش بینی می کند که در آینده، مردم از این ابزار برای مجموعه ی وسیع تری از کارها که حتی امروز تصورشان را هم نمی کنیم، استفاده خواهند کرد. محققان نگران تأثیر این فناوری بر کاربران هستند و معتقدند که می تواند توانایی تفکر انتقادی انسان را تحت تأثیر قرار دهد؛ مشابه اتفاقی که با فراگیرشدن سیستم های مسیریابی مانند GPS برای حس جهت یابی ما رخ داد. تحقیق جدید دانشگاه MIT نشان می دهد که استفاده از دستیار هوش مصنوعی برای نوشتن مقاله می تواند به کاهش مهارت های یادگیری منجر شود؛ البته منتقدان می گویند که این تأثیرات منفی نه به خود ابزار، بلکه به نحوه ی استفاده از آن مربوط می شود. |