روایت تازه ولیا... سیف از پشتپرده حراج سکههای بانک مرکزی، بار دیگر نگاه سیاسی و کوتاهمدت دولت دوازدهم به اقتصاد کشور را زیر ذرهبین برده است. سیف میگوید حسن روحانی در جلسهای دستور داده بود که سکهها «بدون هیچ محدودیتی» فروخته شوند و در پاسخ به هشدار درباره اتمام ذخایر طلا گفته بود: «من با دو سال بعد چه کار دارم؟». این روایت در کنار گفتههای عبدالناصر همتی درباره چاپ 200 هزار میلیارد تومان پول بدون پشتوانه، نشان میدهد تصمیمهای کلیدی اقتصادی در آن دوره، بیش از آن که بر مبنای کارشناسی باشد با منطق سیاسی و دستور لحظهای پیش میرفت. دستور عجیب برای حراج سکه ها به گزارش خراسان، ولی ا... سیف رییس اسبق بانک مرکزی در گفت وگوی تازه، جزییات بی سابقه ای از ماجرای فروش گسترده سکه در دولت دوازدهم را فاش کرده است. به گفته او، در جلسه ای با رییس جمهور وقت، روحانی دستور داد که سکه ها بدون هیچ محدودیتی عرضه و فروخته شوند. وقتی سیف هشدار داده که با این روند، ذخایر طلا ظرف دو سال تمام میشود، روحانی در پاسخ گفت: «من با دو سال دیگر چه کار دارم؟ چقدر از دورهام باقی مانده؟ أَنَا رَبُّ اَلْإِبِلِ. من مسئول دوره خودم هستم.» سیف روایت می کند که روحانی حتی خطاب به حاضران گفته بود: «این آقا فکر میکند طلاها مال خودش است و دلش نمیآید بفروشد! طلاها متعلق به بانک مرکزی است و من دستور میدهم که فروخته شود.» به گفته سیف، اعتراض و هشدار وی درباره تبعات این تصمیم نادیده گرفته و حتی دستور داده شد قیمتگذاری بر اساس نرخ روز انجام گیرد تا فروش «قطعی» باشد. همچنین روحانی از واعظی رییس دفترش خواست تا شخصاً روند قیمت گذاری و اجرای دستور را کنترل کند. تاریخ وقایع اقتصادی کشور نشان می دهد که به این ترتیب، در مدت کوتاه چند ماه از بهمن 1396 تا بهار 1397، حدود 60 تن طلای بانک مرکزی به حراج گذاشته شد؛ تصمیمی که بسیاری از اقتصاددانان بعدها آن را نمونه آشکاری از «فقدان نگاه بلندمدت در سیاستگذاری اقتصادی» دانستند. وقتی پول بدون پشتوانه چاپ شد روایت سیف تنها نمونه از این نوع تصمیمها نیست. عبدالناصر همتی، دیگر رییس بانک مرکزی دولت دوازدهم، پیشتر در گفتوگویی در خرداد امسال پرده از جزییات چاپ گسترده پول بدون پشتوانه در همان دوره برداشته بود. او گفت در چند نوبت حدود 200 هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید وارد چرخه اقتصاد شد، بدون آن که پشتوانه واقعی برای آن وجود داشته باشد. همتی توضیح داده بود که برای توجیه این تزریق پول، بانک مرکزی بهاصطلاح «پشتوانههای صوری» تعریف میکرد؛ از جمله فروش نفت آینده بهصورت سلف یا قبول چکهای فرضی نسیه از دولت بابت پولهای بلوکهشده در کره جنوبی و عراق. به گفته او، روحانی شخصاً به رییس سازمان برنامه و بودجه (نوبخت) اختیار داده بود تا «هر وزارتخانه هرقدر پول خواست، پرداخت شود؛ حتی اگر در خزانه نباشد.» همتی روایت میکند: «وقتی در مورد یکی از پروژهها پول نداشتیم و پرداخت را متوقف کردم، روحانی خودش تماس گرفت و گفت چرا پول ندادهای؟ گفتم نداریم. گفت رقم دادن که کجا ندارد؛ سند بزن و پرداخت کن! این رویکرد، به گفته کارشناسان، عملاً کنترل نقدینگی را از بانک مرکزی گرفت و زمینهساز جهش تورمی در سالهای آخر دولت روحانی شد؛ جهشی که بخش زیادی از قدرت خرید خانوارها را از بین برد. ارز 4200؛ تصمیمی از همان جنس در کنار این موارد، تعیین نرخ ارز 4200 تومانی در فروردین 1397 نیز که بارها و حتی توسط خود سیف مطرح شده، نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. تصمیمی که در جلسهای بدون پشتوانه کارشناسی گرفته شد و عملاً بازار ارز کشور را به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم کرد. سیف در این باره در گفت وگوی اخیر دقایقی قبل از اعلام عمومی نرخ 4200 برای ارز واردات توسط جهانگیری را این چنین شرح داده و گفته است: «.... من گفتم چون نمیتوانم این تصمیم را اجرا کنم نرخ 4200 تومانی را برای ارز در مصاحبه اعلام نمیکنم؛ روحانی گفت تصمیم مهمی است و معاون اول باید اعلام کند. من به جهانگیری گفتم حداقل بگو 4800 او به روحانی گفت بگم 4500؟ روحانی گفت نه من که نظرم 3800 بود اما چون تصمیم جمع 4200 بود گفتم همان.» نتیجه این سیاست، همان چیزی است که به وضوح دیده شد: شکلگیری رانت گسترده، فساد وارداتی و اتلاف دهها میلیارد دلار منابع ارزی. تصمیمهای پرهزینه، تجربهای برای امروز روایتهای تازه از درون دولت دوازدهم ــ از حراج گسترده سکه تا چاپ پول بدون پشتوانه و تعیین نرخ ارز 4200 تومانی ــ تصویر نسبتاً روشنی از فضای تصمیمسازی اقتصادی آن دوران به دست میدهد: غلبه نگاه بعضاً سیاسی، تشخیص های فردی و کوتاهمدت بر منطق کارشناسی. همین هم شده که آثار تورمی و مالی آن تصمیم ها هنوز در زندگی مردم دیده میشود.با این حال، باید در قضاوت منصف بود. دولت روحانی در دورهای کمسابقه از فشار خارجی، کاهش درآمدهای نفتی و بیثباتی بازارها فعالیت میکرد؛ شرایطی که بیتردید بخشی از خطاها را باید در بستر آن دید. با وجود این، فشار شرایط نمیتواند توجیهی برای کنار گذاشتن تصمیمسازی علمی و دوراندیشانه باشد.اکنون که روحانی بار دیگر در فضای سیاسی کشور فعال شده و دیدگاههای خود درباره مسیر آینده را مطرح میکند، بازخوانی این تجربهها اهمیت دوچندان دارد؛ نه از منظر تسویهحساب، بلکه برای یادآوری یک نکته اساسی به همه دولتها: اقتصاد و سیاست کشور، عرصه آزمون و خطا نیست. سیاستورزی بدون پیوست کارشناسی، حتی اگر با نیت خیر انجام شود، در نهایت هزینهاش را مردم میپردازند. تجربه یک دهه اخیر، باید بزرگترین راهنمای سیاستگذاری دهه پیشرو باشد. خراسان |